نتایج کشف آتش-اهمـیت آتش با کشف آتش گروههاى انسانى درون روى کره زمين گسترش بيشترى پيدا د، نقش صدف طاهریان در عصر یخبندان چه بود و از مناطق گرم مـهاجرت کرده، و بهسوى سرزمينهاى معتدل و سرد کوچ د. نقش صدف طاهریان در عصر یخبندان چه بود آتش انسان را درون فرار از سرما و رهائى از اسارت محيط طبيعى يارى داد. نقش صدف طاهریان در عصر یخبندان چه بود روشنائى آتش درون شب سلطهٔ انسان را بر مناطق بيشترى سبب شد و حيوانات وحشى و خشن را از اطراف او فرارى داد. آتش سبب پختن و هضم بهتر غذا شد. مدتى بعد انسان توانست او را از جائى بهجاى ديگر منتقل کند و از تبعيت مطلق غرايز، يعنى عالم حيواني، خارج شود و به خودسازى و زايش فرهنگى بيشترى بپردازد. اهميت آتش درون زندگى انسان بـه اندازهاى هست که حفظ و مـهار آن جزء اصلى مقدسات و معتقدات انسان گرديد. حتى امروزه هم درون بين بسيارى از مردم احترام بـه آتش رايج هست و خاصيتهاى مختلفى از جمله پاککنندگى براى او قائل مىشوند. تلاش باستان شناسان و انسان شناسان درون مورد تاریخ و زمان کشف آتش باستانشناسان و انسانشناسان موفق نشدهاند تاريخ و زمان مشخصى را براى کشف، ايجاد و مـهار آتش بهدست آورند. مىگويند بدويان با بـه هم زدن سنگ چخماق بـه سنگ آهن يا پيريت (Pyrit)، و هماتيت (Haematite)، و از سائيدن دو تکه چوب، و يا بهوسيله حرارت ناشى از فشردگى هوا درنى خيزران آتش را مىساختند. اينکه چه وقت و کجا انسان موفق بـه توليد آتش شده، اگرچه زياد مورد توجه نباشد، ولى آنچه کـه بسيار اهميت دارد آن هست که انسان براى نخستين بار درون دوران زندگى خود مزهٔ خلاقيت و پديدآوردن را چشيده و در واقع چيزى را از نيستيى بـه هستى درآورده است. احساس آفرينندگى درون انسان گامى بزرگ براى ساختن هرچه بيشتر و بهتر فرهنگ و زندگى او و سرآغاز يک يورش و قيام بزرگ برعليه عوامل طبيعى و قدرت نامتناهى آن است. بدينسان ابزارسازى و دستيابى بـه آتش و مـهار آن جهانبينى انسان را افزايش داد و او را بـه مشاهده و تجربه درون محيط زندگى خود وادار کرد. انسان توانست منابع غذائى حيوانى و گياهى پيرامون خود را بشناسد، و بهطور کلى از چنگ حاکميت غرايز، کـه او را دنياى حيوانى نگهداشته بود، رها سازد. صنعت لاشـه سنگساری فرآيند فرهنگى مـهم ديگرى کـه از اين تحولات نصيب انسان شد پيدايش سازمانهاى اجتماعى و ظهور روحيهٔ همکارى و تعاون است. شکار حيوانات غول پيکر يا شکستن سنگهاى درشت و يا مقابله با هجوم حيوانات از توان يک نفر ساخته نبود. روياروئى با خطرات همکارى و پيوستگى افراد را طلب مىکرد کـه حاصل آن پيدايش روحيه فرهنگى تعاون است. کشف بقاياى بيش از دههزار ماموت درون اروپا شاهد مـهم پيدايش اين روحيه است، کـه جزء از طريق همکارى دسته جمعى و گروهى تحققپذير نبوده است. کندن ميوهٔ درختان، شکار حيوانات، و روىهم رفته تأمين غذا جزء با استفاده از ابزار و وسايل مادى امکانپذير نبوده است، از اينرو انسان بهسوى ابزارسازى و بهبود آن گام برداشته و با استفاده از لاشـه سنگ و صاف و صيقل آن ابزارى مفيدتر و کارآمدتر براى خود ساخته است. باستانشناسان اين کار انسان را بـه صنعت لاشـه سنگسازى توصيف کردهاند، آثار مربوط بـه لاشـه سنگسازى درون مناطقى مثل جنوب هندوستان، سوريه، فلسطين، سراسر آفريقا، اسپانيا، فرانسه و انگلستان بهدست آمده است. انسانـها درون آخرین عصر یخبندان در آخرين عصر يخبندان گروهى از انسانها، کـه از اعقاب نوع نئاندر تالها بودهاند، درون اروپا استيلاء يافتند و فرهنگ آنـها بـه نام منطقهاى کـه آثار آن کشف شده موسترين (Mousterian)، ناميده شد. آنـها براى فرار از سرما بـه غارها پناه بردند. آثار زيادى از ابزار و وسايل آنـها درون غارها بهدست آمده است. گفته مىشود کـه صنعت و فن آنـها دنبالهٔ صنعت لاشـه سنگسازى پيشينيان بوده است. آنان مردمانى شکارچى بوده و گروهى بـه شکار ماموت و کرگدن مىپرداختند. آنـها مردگان خود را دفن مىد. دهها اسکلت نئاندرتال درون فرانسه کشف شده کـه با مراسم خاصى دفن شدهاند. آنـها قبور مردگان خود را درون کنار اجاق انتخاب مىد و همراه آنان ابزار و غذا دفن مىنمودند. استيلاء نئاندرتالها درون قارهٔ اروپا مقارن با پارينـه سنگى ميانـه هست که با چهارمين يخبندان بزرگ و سرماى زياد همراه بوده است. صنایع پارینـه سنگی برتر با توسعهٔ خلاقيتهاى انسان ابزارسازى و استفاده از آن براى بهبود شرايط زيست رونق و رواج بيشترى مىيابد و انسان بـه ابزارسازى مىپردازد. باستانشناسان اين فرآورده را صنايع پارينـه سنگى برتر ناميدهاند. آنـها از عاج ابزار مىساختند و توانستند تير وکمان و خدنگ انداز را اختراع کنند و در شکار مـهارت بيشترى بهدست آوردند. اختراع اين قبيل ابزار، و مـهارت درون بهکارگيرى آنـها نشانـهاى از رشد، توسعه سطح دانش و آگاهىهاى انسان دوره جمعآورى خوراک بوده است، کـه طبيعتاً راه او را بـه سوى دستيابى بـه يک مرحله نوين انقلابى هموار ساخته است. گفته مىشود کـه دوره پارينـه سنگى با ظهور انسان انديشمند نزديکى داشته است. خلاقیتهای انسان عصر پارینـه سنگی انسان عصر پارينـه سنگي، علاوه بر کارى برروى ابزار و تکامل بخشيدن آن، بـه خلاقيتهاى هنرى نيز دست زده است. تصاويرى کـه در غارها از حيوانات ترسيم شده از نظر انسانشناسى اهميت دارد. تعدادى از تصاوير حيواناتى هستند کـه تيرى بـه آنـها اصابت کرده، برخى ديگر آبستن بهنظر مىرسند. آنـها همچنين از گل رس مجسمـه حيوانات را مىساختند و برروى سنگ يا عاج اشکالى رسم مىد. روىهم رفته مطالعه تصاير بـه جاى مانده از عصر پارينـه سنگى نفوذ سحر و جادو را درون زندگى و فرهنگ آنان نشان مىدهد. خلاصه آنکه آثار مکشوفهٔ پارينـه سنگى درون مناطق مختلف قاره اروپا نشان مىدهد کـه همـه فرهنگها يک زمان و با مشخصات واحد بهوجود نيامدهاند و هرکدام برحسب شرايط طبيعى و امکاناتى کـه در پيرامون آنـها وجود داشته نوع و شيوه زندگى خود را انتخاب نمودهاند. بـه اين ترتيب، با متفاوت بودن روش زندگي، فرهنگ و سنتهاى متفاوتى نيز داشتهاند. آثار کشف شده درون مناطق مختلف چون بيانکننده نوعى فرهنگ درون هر منطقه مىباشد، از اينرو بـه نام همان ناحيه معروف شده و اصطلاح علمى بينالمللى پيدا کرده است. بنابراين وقتى آثارى از فرهنگ و تمدن مردمى از سرزمينهاى ديگر کشف شود کـه خصوصيات آن با مثلاً موسترى درون فرانسه شباهت داشته باشد بـه جاى قرارواژه جديد براى معرفى آن گفته مىشود کـه در عصر موسترين قرار دارد. : نقش صدف طاهریان در عصر یخبندان چه بود
[انسانـها درون آخرین عصر یخبندان نقش صدف طاهریان در عصر یخبندان چه بود]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 10 Jun 2018 20:38:00 +0000